قفل

هی میام بنویسم
از اتفاقایی که برام میفته
از احساساتی که دارم
از دغدغه هام
از طرز فکرم
از هدفم
از راه و روش و آیینم
از نگاهی که به دور و برم و این دنیا دارم
از کارایی که دارم انجام میدم
از خاطره ها
از خیلی چیزا...
اما تا میام بنویسم
با خودم میگم
بازم غر؟
آخه تو که بک گراند ذهنت الان خاکستری که چه عرض کنم...! سیاهه! مجبوری مگه بنویسی؟
با خودم میگم
خوب از خودم نمی نویسم
از چیزای دیگه بگو
چیزای دیگه همش تبدیل می شه به از خدا نوشتن !
خسته کننده ست! بهتره عقایدتو برای خودت نگه داری!
حوصله تحلیل مسائل اجتماعی و سیاسی و غیره رو هم ندارم دیگه
طنز نویس هم که نیستم
دست آخر به خودم میگم
بهتره پاشی بری به کارای دیگه ات برسی
بدجوری قفل کردی دختر!